سیاست خارجی ایران در بنبست شرق و غرب؛ راه سوم کجاست؟

به گزارش اطلاع با ما ، سیاست خارجی ایران: ایران در سیاست خارجی خود میان فشار غرب و وعدههای شرق گرفتار شده است. نه تحریمهای غرب راهی برای پیشرفت باز کرده و نه همکاریهای شرقی به وعدههای اقتصادیشان عمل کردهاند. اکنون زمان آن رسیده تا ایران راهبردی سوم را طراحی کند؛ راهی که بر توان داخلی، دیپلماسی هوشمند و استقلال تصمیمگیری تکیه دارد.
بنبست دوگانه سیاست خارجی ایران
سیاست خارجی ایران در دهههای اخیر میان دو قطب متضاد در حرکت بوده است؛ غربی که با تحریم و تهدید به دنبال تغییر رفتار ایران است، و شرقی که با وعدههای طولانیمدت، تهران را در حاشیه معادلات خود نگه میدارد. در این میان، ایران نه میان دو انتخاب، بلکه میان دو بنبست حرکت کرده است.
تحریمهای مکرر آمریکا، روابط اقتصادی و علمی ایران را محدود کرده و از سوی دیگر، همکاریهای وعدهدادهشده چین و روسیه نیز در عمل به کندی پیش رفتهاند. نتیجه، کاهش فرصتهای توسعه و انزوای نسبی در نظام بینالملل بوده است.
شرق؛ ضرورت راهبردی با محدودیتهای بزرگ
چین و روسیه، اگرچه متحدان سیاسی ایران به شمار میآیند، اما در عمل، اولویت نخست آنها منافع ملی خودشان است. بسیاری از پروژههای مشترک، از انرژی گرفته تا زیرساخت، با تأخیر یا تعلیق روبهرو شدهاند.
ایران برای تبدیلشدن به شریک واقعی شرق، باید از مصرفکننده وعدهها به تولیدکننده ارزش افزوده تبدیل شود. این یعنی ورود به عرصه تولید فناوری، حملونقل منطقهای، و صادرات دانشبنیان به جای تکیه صرف بر فروش نفت.
غرب؛ فشار بیپایان و بیاعتمادی متقابل
در سوی دیگر، آمریکا و متحدانش با تکیه بر سیاست فشار حداکثری، کوشیدهاند ایران را در تنگنای اقتصادی قرار دهند.
اما تجربه نشان داده است که تحریمها نه به تغییر رفتار، بلکه به تعمیق بیاعتمادی منجر شدهاند. هر تلاش برای مذاکره، در نهایت به دور باطلی از توافق و فروپاشی ختم شده است.
تداوم این وضعیت، نه تنها مانع رشد اقتصادی میشود، بلکه انگیزه بازیگران جدید برای همکاری با ایران را نیز کاهش میدهد.
راهبرد سوم؛ از بنبست به ابتکار
برونرفت از وضعیت فعلی، نه در انتخاب شرق یا غرب، بلکه در طراحی راهبردی مستقل و ملی است.
این راه سوم باید بر سه ستون اصلی استوار باشد:
بازتعریف رابطه با شرق بر پایه منافع متقابل و سازوکارهای شفاف اجرایی.
آمادگی دیپلماتیک برای گفتوگو با غرب، بدون فروکاستن از کرامت و منافع ملی.
تمرکز بر توسعه داخلی و قدرت اقتصادی، به عنوان ستون اصلی استقلال سیاسی.
تنها با رشد علمی، فناوری و اقتصادی است که میتوان در معادلات جهانی نقشآفرین بود.
ایران و ضرورت تغییر منطق تصمیمگیری
سیاست خارجی ایران باید از منطق واکنشی به منطق کنشی تغییر مسیر دهد.
به جای واکنش به فشارها یا وعدهها، ایران میتواند با شناخت دقیق تحولات جهانی، بازیگر فعالی در شکلدهی به آینده خود شود.
در این مسیر، تجربه کشورهایی مانند مالزی نشان میدهد که تنوع روابط بینالمللی و تمرکز بر ظرفیتهای بومی، کلید دستیابی به استقلال واقعی است.
جمعبندی: آینده در گرو خرد و توان ملی
آینده سیاست خارجی ایران نه در شرق و نه در غرب، بلکه در خرد جمعی و خوداتکایی ملی نهفته است.
اگر ظرفیتهای داخلی در مسیر تولید، علم، و دیپلماسی اقتصادی بهکار گرفته شوند، ایران میتواند از حاشیهنشینی در نظم جهانی به مرکز اثرگذاری برسد.
مسیر دشوار است، اما تنها مسیر ممکن برای ساختن آیندهای مستقل و پایدار.
این گزارش بر پایه بررسیهای تحریریه اطلاع باما و مرور دادههای منتشرشده در رسانههای کشور تنظیم شده است.
برچسب ها :بنبست شرق و غرب ، سیاست خارجی ایران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0