بررسی مولفههای ثابت و حرکات تاکتیکی
چگونه میتوان رفتار خارجی ایران را درک کرد؟
به گزارش اطلاع با ما رفتار خارجی ایران- مصطفی عید ابراهیم: سیاست خارجی ایران با برخی از مؤلفههای راهبردی و اقدامات تاکتیکی هدایت میشود. پروژه توسعه نفوذ ملی ایران با هدف کنترل بخشهایی از کشورهای عربی همسایه بر اساس تحریک روحیه فرقهگرایی و مظلومیت، چه از طریق الحاق مستقیم و چه از طریق سیطره برای تشکیل منطقهای حیاتی از «زاخو» در شمال عراق تا تنگه هرمز، شعارهای دینی را به عنوان پوشش اتخاذ کرده است. از سوی دیگر، ناسیونالیسم ایرانی در برخی مؤلفههای ثابت و متغیر سیاست ایران، دین را به چالش میکشد.
ویژگیهای نظام ایران
از ویژگیهای حکومت ایران که به مؤلفههای ثابت و متغیر در رفتار آن شکل میدهد و بر اهداف آن و راههای تحقق آنها تاثیر میگذارد استفاده از اسلام به عنوان مولفهای که بیشترین اهمیت را مییابد در کنار ملیگرایی به عنوان یک منبع الهامبخش رقیب است. در حالی که اسلام و ملیت دو محرک مهم بودهاند اهمیت آنها در طول تاریخ ایران متفاوت بوده است. از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ رهبران ایران به دنبال دستیابی به اهداف «اسلامی» در سیاست خارجی با تمرکز ویژه بر مظلومیت شیعیان بودهاند. تهران با انواع «جنبشهای جهادی» رابطه برقرار کرده و گاه جنبشها و گروههای اسلامی را در عراق، لبنان، بحرین، عربستان سعودی، کویت و دیگر کشورها تأسیس کرده است.
علاوهبراین ناسیونالیسم ایرانی امروزه گاه منبع اندیشهورزی و نیز ماجراجویی است. ملیگرایی تا حدی واکنشی به گسترش بیش از حد تعهدات ایران است که اسلام سیاسی به آن تمایل دارد. این نوعی «بازگشت به وطن» است که در آن ایران به عنوان یک دولت-ملت اولویت دارد. یک موضوع مرتبط دیگر نیز سکولاریسم ملی است که ایده گسترش نفوذ ایران در امتداد جامعه گستردهتر مذهبی را رد میکند. با این حال، ناسیونالیسم به معنای پایان رویکرد سخت ایران در منطقه نیست.اینجاست که کشمکش بین مولفههای ثابت و متغیر در سیاست ایران شکل میگیرد.
همچنین فضای ژئوپلیتیک داخلی ایران و بینالمللی پس از وقوع انقلاب اسلامی تغییر چشمگیری داشت که در نتیجه آن، سیاست ایران به سمت «دفاع بازدارنده» سوق داده شده است.
مؤلفههای ثابت و متغیر در جهتگیریهای ایران
ایران در سالهای اخیر در معرض شوکهای سختی از جمله ترور قاسم سلیمانی و دانشمندن هستهای قرار گرفت. بااینحال رفتار ایران به این دسته حوادث نشان میدهد که این کشور با منطقی سیاسی سروکار دارد که در آن مؤلفههای ثابت و متغیر را به کار میگیرد تا در زمان غیرضروری، در معرض یک رویارویی حسابنشده قرار نگیرد؛ بنابراین، ایران ترجیح میدهد که بجای درگیری مستقیم از بازوهای خود در منطقه استفاده نماید. ازاینرو، آنچه در حال رخ دادن است بر مدار «بازی بزدل» با طرف آمریکایی یا اسرائیلی میچرخد و نظام ایران مؤلفههای ثابت خود را رها نکرده و فقط مؤلفههای متغیر را بکار گرفته است.
در مورد برنامه هستهای، ایران با آن به عنوان چیزی بین مولفه ثابت و متغیر بازی میکند از یک سو دستیابی به سلاح هستهای را حرام شرعی اعلام میکند و از سوی دیگر به عنوان یک مولفه متغیر از آن به عنوان ابزار چانهزنی، عامل بازدارنده یا برای ایجاد بیثباتی استفاده می کند.
در خصوص پرونده سلاحهای متعارف ازجمله موشکهای بالستیک تجربه تاریخی نشان میدهد برخورد با این دست پروندهها جز با اعمال فشار شدید، تحمیل شکست نظامی یا تغییر رژیم به نتیجه نخواهد رسید. در مورد ایران، این موضوع تا تحقق فاصله زیادی دارد.
نتیجهگیری
مشکل ایران این است که رویکرد ایدئولوژیک و اعتقادی آن امکان کنشگری و دستیابی به تفاهمات سیاسی در مورد مولفههای ثابت که مرتبط با دین، ایدئولوژی و ملیت است به عنوان مثال توافق بر سر انحلال حزبالله یا عدم استفاده از کارت «مظلومیت شیعیان» را دشوار میکند. اما آنچه در رفتار ایران با ایالاتمتحده و اسرائیل غالب است اولویت دادن به مؤلفههای متغیر و تاکتیکی و فرصت حرکت دادن به بازوهای آن در منطقه برای حفظ مؤلفههای ثابت است. بنابراین ایران نمیتواند در مورد سقوط نظام و انقلاب ۱۹۷۹ ریسک کند و بنابراین در میانه با آمریکا روبرو میشود؛ همانطور که اخیراً در جلسه هیئتهای آمریکایی و ایران در مسقط پس از ترور اسماعیل هنیه این اتفاق افتاد.
برچسب ها :ایران ، کشورهای عربی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0