پشت پرده‌ی طرح ادعای زمین‌ خواری آقای صدیقی چیست؟! / اتاق عملیات امنیتی و روانی به دنبال چیست؟!

به گزارش اطلاع با ما  فارغ از ابعاد حقوقی و قضایی درباره آنچه این روزها درباره تملک یک زمین متعلق به حوزه علمیه توسط خانواده شیخ کاظم صدیقی مطرح می‌شود که در جای خود محل بحث و بررسی‌ست و نهادهای مربوطه قضایی و حوزوی هم باید به آن رسیدگی کنند، این سونامی تخریب و تخطئه‌ی او و عملیات سنگین ترور شخصیتی که علیه او براه افتاده، از زوایای دیگری هم محل تأمل است و پشت‌پرده‌هایی دارید که باید با دقت به آن توجه کرد:

اول: عملیات تخریبی که علیه شیخ کاظم صدیقی راه افتاده را، نباید به صورت مجزا و منفصل از عملیات‌های ترور شخصیتی که علیه بعضی رجال مذهبی و انقلابی در سال‌ها و ایام اخیر براه افتاده تحلیل و تفسیر کرد. یعنی باید بدانیم که یک پیوستگی قطعی میان همه‌ی این عملیات‌ها وجود دارد و یک نقشه کلان و طرح کلان در پس پرده شکل گرفته و در زمان‌های مختلف اجرایی می‌شود..

دوم: این طرح کلان، قطعا و یقینا ماحصل شکل‌گیری یک اتاق عملیات امنیتی و رسانه‌ای‌ست. یعنی از یک سو محافل و حلقه‌های بعضا فاسد یا نفوذی یا منفعت‌طلب امنیتی در آن دخیلند و از سوی دیگر کاملا براساس متد و روش‌های عملیات روانی و رسانه‌ای در حال اجراست. رکن امنیتی این پروژه وظیفه جمع‌آوری اطلاعات از سوژه‌ها را برعهده دارد و رکن رسانه‌ای نیز، وظیفه انتشار هدفمند و جهت‌دار و ضریب‌دهی به آن را دنبال می‌کند..

قوه قضائیه با موضوع آقای صدیقی مانند هر شهروند عادی دیگر برخورد کند

سوم: هدف این عملیات‌ها، را هم در سطح راهبردی باید دید و هم در سطح تاکتیکی. یعنی هم هدف کلانی وجود دارد و هم اهداف پایین دستی عملیاتی. در سطح کلان، میتوان به وضوح یک طراحی برای بدنام‌سازی و اعتبارزدایی از جریان انقلابی و معتقدان به اسلام سیاسی را مشاهده کرد تا این انگاره را به جامعه تزریق کند که این جریان که بنیان شکل‌گیری انقلاب اسلامی و حفظ آن بوده‌اند، فاسدند و به دنبال منافع خود هستند و قابل اعتماد و اتکاء نیستند..
این اتاق عملیات در سطح تاکتیکی هم به‌دنبال سلب اعتماد به نفس عناصر مومن و انقلابی در کف جامعه است تا از این طریق نیروهای انقلابی را در مقابل حملات نسبت به نظام و انقلاب، بی‌حس کند و روحیه و رویکرد انفعال در دفاع از انقلاب را به آن‌ها تزریق کند. در واقع با تثبیت این گمانه که «این‌ها همه فاسدند و ارزش دفاع ندارند» عملا نیروی انقلابی را از میدان خارج کند..

چهارم: با توجه به فعالیت یک شبکه امنیتی در پس پرده، میتوان گفت بخش قابل توجهی از اطلاعات استفاده شده در عملیات‌های ترور شخصیت، واقعی‌ست یا حداقل محل اعتنا و توجه است اما چون در دسترس همه نیست و قابل ارزیابی کیفی برای همه نیست، هر روایت اغراق‌شده یا جهت‌داری که از آن به جامعه عرضه شود، برای بسیاری از مخاطبان قابل قبول است و اثرات ذهنی و روانی مستقیمی در تأمین اهداف اتاق عملیات بر افکارعمومی برجای می‌گذارد..
همچنین از سوی دیگر به واسطه پیوستگی و زنجیره‌سازی و چارچوب‌سازی روایت رسانه‌ای، هر افشاگری و ترور شخصیتی، زمینه را برای عملیات بعدی آماده کرده و پذیرش ادعاهای بعدی را آسان‌تر می‌کند..

پنجم: اتاق عملیات می‌خواهد که مخاطبان را درگیر حجم زیادی از جزییات مربوط با سوژه‌ها کند تا افکار و اذهان را از تحلیل و تأمل در اصل ماجرا دور نگه دارد تا مبادا کسی به این فکر کند که هدف از این افشاگری چیست؟! عاملان آن چگونه به این اطلاعات دست پیدا کرده‌اند؟! آمران و عاملان در این عملیات چه منافعی دارند؟! و…
درواقع اتاق عملیات از طریق بمباران اطلاعات جزئی که شاید گاهی همه‌ی آن‌ها هم صحت نداشته باشد، تلاش می‌کند تا ضمن سلب توان تحلیل از مخاطب، کاری کند که همه مشغول به تأیید یا رد جزئیات شوند و در عمل توان دفاع از مدافعان نیز سلب شود..

و کلام آخر اینکه مگس بر روی زخم می‌نشیند. طبیعتا طراحی دشمن در زمانی مثمرثمر خواهد شد که زمینه‌ی آن توسط خود ما فراهم شده باشد. این سادگی و ساده‌لوحی، بی‌دقتی و سوءتدبیر و سوءمدیریت‌های ماست که بستر سوءاستفاده‌ی دشمنان را مهیا می‌کند. باید برای این فکری کرد پیش از آنکه هرآن‌کس که برای نظام و انقلاب زحمت کشیده و هرآن‌کس که دلبستگی به ارزش‌های اسلامی و انقلابی دارد، از میدان به در شود..

سید پویان حسینی