کد خبر : 234127
تاریخ انتشار : شنبه 19 مهر 1404 - 09:00

حاشیه‌نشینی در ایران؛ ریشه‌های پنهان یک بحران فراموش‌شده

حاشیه‌نشینی در ایران؛ ریشه‌های پنهان یک بحران فراموش‌شده
پدیده‌ی حاشیه‌نشینی در ایران حاصل فقر، مهاجرت، نابرابری منطقه‌ای و سیاست‌های شهری ناکارآمد است. در حالی که میلیون‌ها نفر در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند، نگاه مسئولان هنوز میان «پاک‌سازی» و «توانمندسازی» سرگردان است. آیا می‌توان با تغییر رویکرد، این بحران اجتماعی را به فرصتی برای توسعه شهری تبدیل کرد؟

به گزارش اطلاع با ما ، حاشیه‌نشینی در ایران: پدیده‌ی حاشیه‌نشینی در ایران حاصل فقر، مهاجرت، نابرابری منطقه‌ای و سیاست‌های شهری ناکارآمد است. در حالی که میلیون‌ها نفر در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند، نگاه مسئولان هنوز میان «پاک‌سازی» و «توانمندسازی» سرگردان است. آیا می‌توان با تغییر رویکرد، این بحران اجتماعی را به فرصتی برای توسعه شهری تبدیل کرد؟

حاشیه‌نشینی در ایران؛ ریشه‌های پنهان یک بحران فراموش‌شده

چهره پنهان شهرها

حاشیه‌نشینی در ایران دیگر محدود به زاغه‌نشینی نیست؛ بلکه به بخش وسیعی از واقعیت زندگی شهری تبدیل شده است. محله‌هایی که در نقشه‌های رسمی جایی ندارند اما میلیون‌ها نفر در آن‌ها روزگار می‌گذرانند. از تهران و مشهد تا اهواز و کرمان، چهره‌ی «خارج از قاعده» شهرها در حال گسترش است.

این سکونتگاه‌ها نتیجه‌ی مستقیم ناکامی در سیاست‌گذاری شهری و توزیع ناعادلانه منابع‌اند؛ نشانه‌ای از اینکه توسعه در ایران هنوز نتوانسته عدالت فضایی و اجتماعی را برقرار کند.

نابرابری و تمرکزگرایی، مادر بحران

به گفته‌ی عبدالرضا گلپایگانی، معاون وزیر راه و شهرسازی، توزیع ناعادلانه منابع ملی و تمرکز بودجه در پایتخت، عامل اصلی رشد سکونتگاه‌های غیررسمی است.
او تأکید می‌کند: «وقتی همه‌چیز از تهران تصمیم‌گیری می‌شود، شهرهای کوچک‌تر از مدار توسعه خارج می‌شوند و مردم برای یافتن کار و زندگی بهتر به کلان‌شهرها مهاجرت می‌کنند؛ در نتیجه حاشیه‌نشینی اجتناب‌ناپذیر می‌شود.»

اقلیم و کوچ اجباری

تغییرات اقلیمی و خشکسالی نیز به موج مهاجرت و گسترش حاشیه‌نشینی در ایران دامن زده است. مناطقی چون سیستان‌ و بلوچستان، خراسان و بخش‌هایی از کرمان با از بین رفتن منابع آب، جمعیت خود را از دست داده‌اند. مهاجران این مناطق در جست‌وجوی زندگی بهتر، به شهرهایی چون مشهد، قم و کرج کوچ می‌کنند؛ اما نبود زیرساخت شهری مناسب، آن‌ها را در حاشیه‌ها ساکن می‌کند.

قوانین ناعادلانه شهری

گلپایگانی در ادامه می‌گوید: «ضوابط شهری ما گاهی مردم را از نظام شهرسازی بیرون نگه می‌دارد. وقتی حداقل زمین ۳۵۰ متری تعریف می‌شود، یعنی فقرا جایی در شهر ندارند.»
چنین مقرراتی باعث می‌شود اقشار کم‌درآمد به ناچار در بافت‌های غیررسمی ساکن شوند و «حق شهر» از آنان سلب شود.

نگاه تهدیدمحور به حاشیه‌نشینان

رسول وظیفه‌شناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز، تأکید دارد: «تا زمانی که نگرش به حاشیه‌نشینی تغییر نکند، این پدیده سامان نخواهد یافت. باید به جای تهدید، آن را فرصت دید.»
او معتقد است نگاه طردکننده مسئولان شهری، باعث تعمیق شکاف اجتماعی می‌شود. به‌جای جلوگیری از رشد حاشیه‌ها با قطع امکانات، باید زیرساخت‌ها و خدمات را به این مناطق گسترش داد.

بازگشت به عدالت اجتماعی

تجربه‌ی جهانی نشان می‌دهد که هیچ بحران شهری بدون مشارکت مردم حل نمی‌شود. مسئولان ایرانی نیز اگر بخواهند از گسترش فقر و حاشیه جلوگیری کنند، باید به اصول عدالت فضایی و توسعه درون‌زا بازگردند.
همان‌گونه که امام خمینی (ره) بارها تأکید داشتند، خدمت به طبقات ضعیف باید محور تصمیم‌گیری‌ها باشد. تا زمانی که این اصل فراموش شود، حاشیه‌ها همچنان مرکز رنج خواهند ماند.

جمع‌بندی:

بحران حاشیه‌نشینی در ایران نه‌تنها یک چالش اجتماعی بلکه نشانه‌ای از شکاف در نظام برنامه‌ریزی و عدالت شهری است. با تغییر نگرش، بازتوزیع منابع و نگاه انسانی به ساکنان این مناطق، می‌توان از تهدید حاشیه‌نشینی فرصتی برای بازآفرینی شهری ساخت.

این گزارش بر پایه بررسی‌های تحریریه اطلاع باما و مرور داده‌های منتشرشده در رسانه‌های کشور تنظیم شده است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.