کد خبر : 110573
تاریخ انتشار : شنبه 2 تیر 1403 - 16:19

اصرار برخی نامزدان بر ماندگاری تا آخرین مرحله ی رقابتی، دلیل بی صداقتی در انقلابیگری و شعارهای انتخاباتی!

اصرار برخی نامزدان بر ماندگاری تا آخرین مرحله ی رقابتی، دلیل بی صداقتی در انقلابیگری و شعارهای انتخاباتی!
پافشاری بر بافته های ذهنی، یافته های شخصی و ساخته های ستادی، فامیلی و خانوادگی. واسپاریِ عنان کار و تصمیم گیری نهایی به برخی اعضای تیمی و اطرافی و پاگذاری روی درخواست، خواهش و تمناهای حامیان اصیل وِلایی، نخبگان خبیرِ انقلابی و حاضران همیشه فعال در صحنه و میادین انتخاباتی.

به گزارش اطلاع با ما  امان الله دهقان فرد: «خود محور پنداری» نسبت به منافع جمعی و مطالبات عمومی. تعصب ورزی پیرامون ایده های بانجام نرسیده، طرح های آفتاب ندیده! و نظریات پنهان مانده در هفت پَستویِ زمینی و زمانی. بی اعتنایی و احترام نگذاری به مشاوره ی مجامع دینی و محافل مذهبی در لزوم رعایت مصالح کلی و تَرک مقتدرانه ی صحنه و خروج مدبّرانه از میدان به سود همفکرانِ ائتلافی، ارتباطی و اعتقادی.

-نداشتن جرئت در پذیرش ماموریت های پُرجنجال پشتیبانی، اقتصادی، فرهنگی و خدماتی. دوری از مسئولیت های زمانبَر و مشهود، آنهم پیش چشم عوام و‌ خواص جامعه ی ایرانی و اسلامی. خُرده گیری از نواقص مدیریتی و اداری و گام های کم بهره ی دولت های قبلی و متقابلا ردیف نمودن موفقیت های آن ها در سیاهه ی سوابق و لواحق کاریِ جمع ناپیدای شخصی و در نهایت تهاجم همه جانبه علیه منتقدان، مدافعان و معتقدانِ حاضر در میادین انقلابی و اسلامی.

از نسخه‌های آموزشی تا اصلاح نظام سلامت در مناظره سوم

-و… از جمله مواردی است که این روزها و بعضا در دوره های دیگرِ انتخابات و رقابت ها، توسط برخی نشستگان بر سرِ سفره ی «غنیمت بارِ» احزاب، گروه ها و مراکز مشهور به جازدنِ همکاران و دوستان در پُست های کلان و «پُرخواهانِ» وزارتی، صدارتی و رفاقتی!، با جدیت دنبال شده و بدلیل سودهای حاصله ی بعدی، به هیچ وجهی نیز حاضر به کناره گیریِ مصلحتی از صحنه ی انتخاباتی و همکاری با دیگر نامزدانِ حقیقتا «همسو» و «همپیمانِ» فکری نگردیده و با همین «یک دندگی» و «کله شقّی»ها، موجبات روی کار آمدن ناهمپویان سیاسی و اجتماعی را فراهم می نمایند!.

۱)- واقعیت آن است که از چندین دوره ی قبلی، بویژه چهاردهمین انتخابات جاریِ ریاست جمهوری، پناه گرفتن زیر پرچم انقلابیگری و خودجازنی! بعنوان معتقد به مبانی اصولیِ حاکمیت اسلامی و حامیِ منظومه ی فکری و فتواییِ ولایت و امامتِ جامعه ی ایمانیِ ایران عاشورایی و اخیرا نیز به بهانه ی ادامه دهنده ی راه نیمه تمامِ شهید خدمت آیت الله رئیسی ره، مستمسکی شده در دست برخی همیشه دنبالانِ مناصب و مدارج عالی و سطوح بالاییِ حکومت اسلامی. در حالیکه نه ارزشی برای پیروزی نمایندگان اصیل این مجموعه ی سیاسی قائل می شوند و نه، در بزنگاه های مورد نیاز حاضر به فداکاری و اتحاد با سایر تشکّلاتِ اعتقادی و انتسابی می گردند. همان امری که بارها شکست جریان انقلابی را موجب و ضررهای ناجبرانی را بر پیکره ی نظام سیاسی و وِلایی وارد نموده است.

۲)- اینکه افرادی دائما ادعای عضویتِ خود، طرفداران و حامیان را در «جبهه ی انقلاب» تَکرار نموده و با سر شعارهای تُند سیاسی، سعی در نفوذ بین افکار عمومی و خصوصیِ متدینان جامعه ی اسلامی نمایند و در این مسیر، حتی سایر مدافعان و ملازمان نظام وِلایی را با جملاتی همچون بی بصیرتی، فاقد بینش اعتقادی، عدم برخورداری از تحلیل درست انتخاباتی و اِی بسا‌ وابستگی به جناح های بیرون از چارچوب های اصولی متهم نمایند در عین حال علی رغم علم و‌ اطلاع از شکست قطعیِ داوطلبان پُرانگیزه ی محورِ ولایی اما همچنان خود را مصمم بر ماندگاری در میدان رقابتی بدانند، چیزی آیا جُز بازی در اردوگاه مقابل، کمک به پیروزی کاندیدای نا عادل و فراهم آوری شکست نیروهای عامل به وصیت «شهدا» و «ولایت عظما» نخواهد بود!؟.

یادمان نرود)- «انقلابیگری» صرفا یک شعار زبانیِ بی پایه و‌ لقلقه ی دهانیِ فاقد اساس و نشانه نیست تا هر کَسی توانسته باشد بدون داشتن شرایط و ضوابطِ منصوصه، مربوطه و مرقومه!، خود و اطرافیان را زیر «سایه»ی آن پنهان نموده و هر از گاهی با تغییر رنگ چهره و قیافه. تعویض عبا، قبا و‌ لباده و‌ تزریق انواعی از مواد زیرپوستی و یا استفاده از لیزر! به رفع چین و‌ چروک اطراف چشم، بینی و پیشانی پرداخته و مدعیِ حرکت در مسیر شهدا و مدافعانِ حریم حرم و وطن به سَبک و سیاق سربازانی همچون قاسم سلیمانی یا خادم الرضایِ شهیدِ آسمانی گردند، بلکه برخورداری از اصالت فردی و آمادگی برای فداکاری تا لحظه ی جانسپاری به پای هویت دینی، اسلامی و ایمانی، نشانه های بارزی از این آرمانخواهی و داوطلبی خواهد بود. بر همین اساس است که معتقدیم:

الف)- هر فرد، تیم و مجموعه ای که مدعی بهره مندی از این خصلت و‌ خصوصیت اعتقادی است اما «بوقت نیاز» و «روز واقعه»، حاضر به گذشت عملی نباشد و یا موجبات تفرقه و شکست نهایی را فراهم نماید، طبعا هیچ نسبتی نیز با ولایتمداران نداشته و بیش از هر چیز، عاملی خودخواه و نفوذی در این جمع اعتقادی محسوب می شود.

ب)- اتحاد حولِ منافع عالیه ی کشوری، ایفای نقش «محوری» و گاهی نیز «جانبیِ»ملی و برآوریِ منویات آرمانی و محتویات فتوایی، فکری و نظریِ «ولیّ حاکم» به نیابت از ذخیره ی آخرالزمانی عج از ضروریات مورد نظر برای داوطلبان مزیّن به شعار انقلابیگری و مدعیِ ولایتمداری بوده و هر کَس با لجاجت و پافشاری بر اَمیال نفسی، خارج از این مسیر حرکت کند، طبعا نمی تواند نماینده ای اصلح و یا حتی «صالح» و «قابلی» برای ایشان محسوب گردد!.

آقایانِ معتقد به راه شهدا و مدعی حرکت در مسیر انقلاب و رهروی از ولایت عظما، لطفا تا خیلی دیر نشده در خصوص‌ همگراییِ عملی با رقبایِ «هم خاستگاه» و لبیک گویی به درخواست های مکرر اعضای جامعه ی نخبگان، وِلائیان، عالمان و مراجع اعلا اقدام و با ایجاد توافق جمعی روی یک فرد «کارآمد»، «همیشه حاضر در میادین اجرا» و البته امتحان پس داده و «با تقوا»، امت، ملت و ولایت را خوشحال و هر چه زودتر کشور را از وضعیت موجود خارج نمایید.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.